34 ماهگی چراغ خونه
دخترم چراغ خونه، دخترم یکی یدونه، دخترم نقل و نباته
دخترم 34 ماهه شده و یواش یواش داره به لطف خدا 3 سالگی رو هم به پایان میرسونه...خدایا هزاران بار شکرت
نمونه شیرین زبونیات:
- موقعی که شکمت صدا میده میگی مامانی قورغابه(قورباغه) تو شکمم قور قور میکنه!
- موقعی که بهت میگم غذا بخور بزرگ شی میگی من بستنی خوردم بزرگ شدم اما هرجا به ضررته میگی من بچه ام!
- میخوای در مورد یه زمان صحبت کنی میگی دو شب ساعت پیش. عددارو بلدی از رو همون ساعتم میخونی خیلی بامزه مثلا یه بار ساعت 7 و 20 دقیقه بود میگی مامانی ساعت 7 و 4 ِ .
- شبا که بابایی میاد میگم ببرتت بیرون تا من یه کم استراحت کنم اما باهاش نمیری میگی مامانی نمیاد منم نمیام.
- با هم بیرون بودیم تو و بابایی رفتین تو مغازه من بیرون موندم. اومدی بیرون بم میگی مامانی کجا بودی کلی دنبالت گشتم لطفا پیش من باش. مگه تو به من وصلی دختر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من واقعا کم آوردم و خسته ام لطفا یه کم مراعات کن وروجک، تو شهر غریب به من رحم کن!
- برا عید زنگ زدم اومدن مبلارو شستن، روشون پارچه انداختم یه مدت تمیز بمونه، خوشت نیومد گفتی وردار گفتم مهمون اومد ورمیدارم. حالا هر روز میپرسی پس چرا مهمون نمیاد؟ تازه میگی بگو بچه اشم بیاره با من دوست شه برا منم کادو بخره. مهمون سفارشی میخوای با کادو!
- جشن 22 بهمن اداره بابایی
- بردمت آرایشگاه جلو موهاتو کوتاه کردمو سشوارم کشیدم قد موهات معلوم شد حالت عادی که لول میشه میره بالا انگار بیگودی پیچیدی!
- اینم تقویمت برا سال 96 که خودم درست کردم
- اینم هنرنماییهای مادر دختری
- گیلدا درخت کشیده
- مامانی مثلا ماشا و میشا کشیده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی